کلمه جو
صفحه اصلی

پذیرش


مترادف پذیرش : اجابت، استجابت، پذیرایی، تقبل، عهده گیری، قابلیت، قبول، مطاوعت

متضاد پذیرش : رد

فارسی به انگلیسی

acceptance, agreement, agrement, admittance, admission, acceptability, acceptableness, allowance, assent, compliance, intake, receipt, reception, resignation, sanction, tolerance, yes

acceptance, agrement, admittance


admission, admittance, acceptability, acceptableness, acceptance, allowance, assent, compliance, intake, receipt, reception, resignation, sanction, tolerance, yes


فارسی به عربی

استقبال , تصریح , دخول , قبول , مریض , موافقة

مترادف و متضاد

assent (اسم)
پذیرش، موافقت

acceptance (اسم)
پذیرش، قبولی حواله، حوالهء قبول شده

admission (اسم)
پذیرش، دخول، تصدیق، قبول، اعتراف، ورودیه، درامد، اجازهء ورود، بارداد

reception (اسم)
پذیرش، قبول، برخورد، پذیرایی، مهمانی، دریافت

acceptation (اسم)
پذیرش، قبول معنی عرف، معنی مصطلح، قبول ضمنی

imprimatur (اسم)
پذیرش، قبول، تصویب، اجازه چاپ

اجابت، استجابت، پذیرایی، تقبل، عهده‌گیری، قابلیت، قبول، مطاوعت ≠ رد


فرهنگ فارسی

( اسم پذیرفتن )۱- قبول ۲- فرمانبرداری. ۳- قبول تائ دی. وجه و مال . ۴- موافقت دولتی برای شناختن نمایند. سیاسی دولت دیگر نزد خود . ۵- قبولی بانک یعنی پذیرفتن پرداخت سندی .

فرهنگ معین

(پَ رِ ) (اِمص . ) ۱ - فرمانبرداری . ۲ - قبول . ۳ - به رسمیت شناخته شدن نمایندة یک دولت نزد دولتی دیگر.

لغت نامه دهخدا

پذیرش. [ پ َ رِ ] ( اِمص ) مصدر دوم پذیرفتن. قبول. پذیرفتاری. تعهّد. تقبّل. فرمانبرداری. ( برهان ) : و به بخارا شدند [ یعنی حسین طاهر و عبداﷲ صابونی ] و امیر خراسان را پذیرشها کردند به مالهاء بزرگ. ( تاریخ سیستان ).
بدادو دهش دل بیارای ورای
پذیرش کن از نیکوی با خدای.
اسدی.
خردمند رو از پذیرش نتافت
بغوّاصی در بدریا شتافت.
نظامی.

فرهنگ عمید

۱. پذیرفتاری، پذرفتاری، قبول.
۲. تعهد، آگرمان.
۳. فرمان برداری.
۴. (اسم ) قسمتی در بیمارستان، هتل و امثال آن که وظیفۀ متصدی آن ثبت نام مراجعین است.

دانشنامه عمومی

پذیرش می تواند به موارد زیر اشاره کند:
پذیرش تحصیلی
پذیرش (روان شناسی)
پذیرش بانکی
پذیرش سازمانی
پذیرش (پزشکی)
پذیرش (فیلم)
پذیرش شکست
آزمون پذیرش در مهندسی

فرهنگستان زبان و ادب

{admission} [مدیریت سلامت] پذیرفتن رسمی فرد برای دریافت خدمات مراقبت سلامت از مراکز ارائه کنندۀ خدمات بالینی سرپایی و بستری و سایر خدمات مرتبط
{reception desk, reception} [گردشگری و جهانگردی] محلی در مهمان خانه/ هتل که مهمانان و مراجعه کنندگان در هنگام ورود، به آنجا مراجعه و تقاضای خود را عنوان می کنند

جدول کلمات

آگرمان, قبول, تعهد, فرمانبرداری

پیشنهاد کاربران

گرفتن

قبولی

Acceptance

اگرمان


کلمات دیگر: