کلمه جو
صفحه اصلی

باج سبیل

فارسی به انگلیسی

graft, kickback, pork barrel, sop, tribute


blackmail, graft, kickback, pork barrel, sop, tribute, payoff

blackmail


فارسی به عربی

ابتزاز

مترادف و متضاد

blackmail (اسم)
تهدید، باج سبیل، نامه بی امضاء و توهین امیز

فرهنگ فارسی

( اسم ) با زور و قلدری و بناحق پول و وجه یا جنس و امثال آن از کسی گرفتن و آن غالبا با ( گرفتن ) و ( دادن ) استعمال شود : فلان نه باج سبیل می گیرد و نه باج سبیل میدهد .

فرهنگ معین

(جِ س ِ ) (اِمر. )با زور و قلدری و به ناحق پول و وجه یا جنس و امثال آن از کسی گرفتن و آن غالباً با «گرفتن » و «دادن » استعمال شود.

لغت نامه دهخدا

باج سبیل. [ ج ِ س ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پول ، وجه ، جنس و امثال آن که از کسی با زور و قلدری گیرند. و آن با «گرفتن » و «دادن » استعمال شود.

پیشنهاد کاربران

Protection money

هوالعلیم

باج سبیل : آنچه که شخص قوی ، ظالمانه از شخص ضعیف بگیرد ؛ پولِ زور گرفتن ؛

پول زور


کلمات دیگر: