کلمه جو
صفحه اصلی

باربر


مترادف باربر : بارکش، باری، حمال

فارسی به انگلیسی

porter, dolly, trucker, freighter, porter

dolly, porter, trucker


فارسی به عربی

حمال , مساند

مترادف و متضاد

backer (اسم)
پشتیبان، حامی، نگهدار، باربر

porter (اسم)
ابجو، باربر، حامل، حمال، حاجب، دربان، آبجو پورتر، ناقل امراض

coolie (اسم)
باربر، حمال

بارکش، باری


حمال


۱. بارکش، باری
۲. حمال


فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که بار را بر پشت و دوش خود حمل کند بار برنده حمال .

فرهنگ معین

(بَ ) (ص فا. اِمر. ) باربرنده ، حمال .

لغت نامه دهخدا

باربر. [ب َ ] ( نف مرکب ) حمال و فعله و مزدور. ( ناظم الاطباء ). بارکش. آنکه بار برد. حامل. باربردار :
خری دید پوینده و باربر
توانا و زورآور و کارگر.
سعدی ( بوستان ).
و باتفاق خر باربر به که شیر مردم در. ( گلستان ).
رجوع به شعوری ج 1 ورق 161 شود. || ستور باری. || گمراهی. ( ناظم الاطباء ). این معنی برای این لغت قیاساً نادرست مینماید و مأخذ ناظم الاطباء هم معلوم نشد.

فرهنگ عمید

کسی که بار بر پشت خود حمل می کند، حمال.

دانشنامه عمومی

باربر (فیلم ۱۹۸۳). باربر (به هندی: Coolie) فیلمی محصول سال ۱۹۸۳ و به کارگردانی منموهان دسای است. در این فیلم بازیگرانی همچون آمیتاب باچان، ریشی کاپور، شوما آناند، راتی آگنیهوتری، قادرخان، وحیده رحمان، پانت ایثار ایفای نقش کرده اند.
۲ دسامبر ۱۹۸۳ (۱۹۸۳-12-۰۲)

گویش اصفهانی

تکیه ای: bârbar / hammâl
طاری: bârbar
طامه ای: hammâl
طرقی: bârber
کشه ای: hammâl
نطنزی: bârber


واژه نامه بختیاریکا

توشه وردار

پیشنهاد کاربران

باربر/باربردار:
بر در باربر ( bār - bar ) از فعل بردن گرفته شده است. احتمالاً بردار در" باربردار" نیز مشتق از همین فعل است و بنابراین باید به ضمّ ب ( bordār ) تلفظ شود. اما بعضی احتمال می دهند که از فعل برداشتن گرفته شده باشد و در این صورت به فتح ب ( bardār ) تلفظ میشود. قول اخیر صحیح تر به نظر می رسد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۵. )



کلمات دیگر: