calamitous, fateful
پربلا
فارسی به انگلیسی
calamitous
فارسی به عربی
فادح , مفجع
مترادف و متضاد
مصیبت امیز، مهلک، خطر ناک، فجیع، پربلا
مصیبت بار، خطر ناک، فجیع، پربلا، بدبختی اور
فرهنگ فارسی
( صفت ) پر آفت
لغت نامه دهخدا
پربلا. [ پ ُ ب َ ] ( ص مرکب ) پرآسیب. پرآفت :
همی گفت کامشب شبی پربلاست
اگر نام گیریم از ایدر سزاست.
همی گفت کامشب شبی پربلاست
اگر نام گیریم از ایدر سزاست.
فردوسی.
فرهنگ عمید
۱. پرآفت، پرآسیب.
۲. [قدیمی، مجاز] فتنه انگیز.
۲. [قدیمی، مجاز] فتنه انگیز.
کلمات دیگر: