مترادف پذیرفتنی : باورکردنی، پسندیده، قابل قبول، مطلوب، مقبول، موردپسند
متضاد پذیرفتنی : غیرقابل قبول، نپذیرفتنی
admissible, acceptable, all right, allowable, legitimate, passably, receivable, tenable, tolerable
باورکردنی، پسندیده، قابلقبول، مطلوب، مقبول، موردپسند ≠ غیرقابلقبول، نپذیرفتنی
ویژگی گفتهای که ازنظر گویشور زبان قابل قبول است و عملاً به کار میرود