مترادف پذیرا : پذیرنده، قابل، متقبل، استقبال، پیشواز، فرمانبردار، محل، منفعل، ماده، هیولی
متضاد پذیرا : صورت، فاعل، کنا
accepting, [n.] acceptor
amenable, passive, open, receptionist, receptive, resigned, responsive, susceptible, taker, well-disposed
پذیرنده، قابل، متقبل ≠ صورت، فاعل، کنا
استقبال، پیشواز
فرمانبردار
محل، منفعل
ماده، هیولی
۱. پذیرنده، قابل، متقبل
۲. استقبال، پیشواز
۳. فرمانبردار
۴. محل، منفعل
۵. ماده، هیولی ≠ صورت، فاعل، کنا
نقش معنایی موضوعی (argument) که متأثر از رخداد فعل است متـ . کنشپذیر
۱. پذیرنده؛ قبولکننده.
۲. پیشوازکننده.
〈 پذیرا شدن: (مصدر متعدی) به پیشواز کسی رفتن.