کلمه جو
صفحه اصلی

پرتابه

فارسی به انگلیسی

lead, missile, projectile, rocket, shaft, shell

lead, missile, projectile, rocket, shaft


فارسی به عربی

صاروخ , طلقة , قذیفة

مترادف و متضاد

shot (اسم)
تیر، گلوله، پرتابه، گیلاس، عکس، جرعه، تزریق، منظره فیلمبرداری شده، یک گیلاس مشروب، ضربت توپ بازی

ballistic missile (اسم)
موشک، پرتابه

missile (اسم)
گلوله، موشک، پرتابه، اسلحه پرتاب کردنی

rocket (اسم)
موشک، پرتابه، فشفشه، راکت، موشک یا پرتابهفضا پیما

projectile (اسم)
موشک، پرتابه، مرمی، جسم پرتاب شونده

دانشنامه عمومی

پرتابه یا پروژکتایل (به انگلیسی: projectile) جسمی است که با واردکردن نیرو، به فضا (تهی یا پر) پرتاب می شود. هرچند که یک توپ فوتبال نیز در اصل یک پرتابه است، اما این عبارت بیش تر به جنگ افزار اشاره دارد.
برای جزئیات دربارهٔ ریاضیات خط سیر پرتابه، معادلات حرکت را ببینید.
بسیاری از پرتابه ها (مثل خمپاره)، می توانند مواد منفجره یا دیگر مواد شیمیایی یا زیستی را حمل کنند. صرف نظر از بار انفجار، پرتابه ها را می توان به شکلی طراحی کرد که باعث آسیب های ویژه نیز بشوند، مثل آتش زایی یا مسمویت.

دانشنامه آزاد فارسی

پَرتابه (projectile)
ذره ای در میدان گرانشی زمین، برخوردار از هر دو نوع حرکت افقی و قائم. با صرف نظر از نیروهای اصطکاکی ناشی از مقاومت هوا، مؤلفه های افقی و قائم این حرکت را جداگانه می توان تحلیل کرد. مؤلفۀ قائم حرکت پرتابه براثر وزن آن در میدان گرانشی شتاب دار است، ولی مؤلفۀ افقی حرکت را با سرعت ثابت درنظر می گیرند. در میدان گرانشی یکنواخت و در غیاب نیروهای اصطکاک، مسیر حرکت پرتابه سهمی شکل است.

فرهنگستان زبان و ادب

{ejecta} [زمین شناسی] موادی که به گونه ای انفجاری از آتشفشان خارج می شوند
{projectile} [فیزیک] هر جسمی که براثر عاملی خارجی پرتاب شده باشد و با لَختی خود به حرکت ادامه دهد

جدول کلمات

پیشنهاد کاربران

دارت

بمب


کلمات دیگر: