مترادف پرحرف : بگو، پرچانه، حراف، روده دراز، وراج متضاد پرحرف : کم حرف برابر پارسی : پرچانه، پرگفتار، روده دراز
gabber (اسم)لافزن، پرحرف، خودستا، ریشخند کن، سخریه کنbagpipe (اسم)پرحرفblowhard (اسم)پرحرف، خودستا، ادم لاف زنprattler (اسم)پرحرف، حرف مفت زن، یاوه گوbabbling (صفت)پر حرفtalkative (صفت)پر حرف، وراج، پرگو، پرچانه، بسگویtalky (صفت)پر حرف، حرافchatty (صفت)پر حرف، وراجloquacious (صفت)پر حرف، وراج، پرگوflippant (صفت)گستاخ، پر حرف، سبکoutspoken (صفت)پر حرف، رک، رک و راست، سر راستmouthy (صفت)پر حرف، دهان دارvoluble (صفت)پر حرف، سلیس، روان، چرب و نرم
در منطقه خسروشاه آذربایجان، به آدم پرحرف، " سارساق" " سؤوسَک" ، " اوزگونچی" ، " اَنگی بَی" ، " پینجی بوش " گفته میشود.