beam
پرتو افکندن
فارسی به انگلیسی
irradiate, beam
فارسی به عربی
عمود
عمود
شعاع
شعاع
مترادف و متضاد
پرتو افکندن، نورافکندن
پرتو افکندن، تابیدن، شعاع افکندن، متشعشع شدن
پرتو افکندن، تابیدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- درخشیدن . ۲- انعکاس .
پیشنهاد کاربران
رخشیدن
کلمات دیگر: