کلمه جو
صفحه اصلی

کپه دوز

فرهنگ فارسی

دوزنده کپه های ترازو کنایه است از غلام باره که آرامش با پسران خواهد

لغت نامه دهخدا

کپه دوز. [ ک َپ ْ پ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) که کپه دوزد. دوزنده کپه های ترازو و کپه های بقالان. آنکه کپه ترازو از انبان و پشم سازد و دوزد. ( یادداشت مؤلف ). || کنایه است از غلام باره. که آرامش با پسران خواهد. لاطی. ( یادداشت مؤلف ).


کلمات دیگر: