کلمه جو
صفحه اصلی

لعوس

فرهنگ فارسی

چیزی اندک

لغت نامه دهخدا

لعوس . [ ل َ ] (ع ص ) چیزی اندک . یقال : ماذُقت لعوساً؛ ای شیئاً. (منتهی الارب ).


لعوس . [ ل َع ْ وَ ] (ع اِ) گرگ . || (ص ) مرد سبک خوار. مرد کم خوار. || مرد حریص . (منتهی الارب ).


لعوس. [ ل َ ] ( ع ص ) چیزی اندک. یقال : ماذُقت لعوساً؛ ای شیئاً. ( منتهی الارب ).

لعوس. [ ل َع ْ وَ ] ( ع اِ ) گرگ. || ( ص ) مرد سبک خوار. مرد کم خوار. || مرد حریص. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: