ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهن بر آرد . شقشقه .
قرقاره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( قرقارة ) قرقارة. [ ق َ قا رَ ] ( ع اِ ) ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهن برآرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شقشقة. ( اقرب الموارد ). || آوندی از شیشه که گردنی دراز دارد. گویند: اشرب بالقرقارة. و در قاموس قرقار ضبط است. ( اقرب الموارد ). رجوع به قرقار ( ع اِ ) شود.
قرقارة. [ ق َ قا رَ ] (ع اِ) ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهن برآرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شقشقة. (اقرب الموارد). || آوندی از شیشه که گردنی دراز دارد. گویند: اشرب بالقرقارة. و در قاموس قرقار ضبط است . (اقرب الموارد). رجوع به قرقار (ع اِ) شود.
کلمات دیگر: