کلمه جو
صفحه اصلی

کبوتر دوبامه

فرهنگ فارسی

کبوتری است که آشیانه معین نداشته باشد کنایه از شخص هر دری است که بیک جا ثبات و قرار نگیرد

لغت نامه دهخدا

کبوتر دوبامه. [ ک َ ت َ رِ دُ م َ / م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کبوتری است که آشیانه معین نداشته باشد. ( آنندراج ). کبوتر دوبرجه. || کنایه از شخص هردری است که به یک جا ثبات و قرار نگیرد. ( آنندراج ). شخصی که به یک جا ثبات و قرار نگیرد. ( فرهنگ فارسی معین ) :
جایی نمی روم ز در و بام این حرم
نی زان کبوتران دو رنگ دوبامه ام.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).
|| زنی که بجز شوهر خود با دیگران رابطه دارد. ( فرهنگ فارسی معین ).


کلمات دیگر: