کلمه جو
صفحه اصلی

کبریت زدن

فارسی به انگلیسی

to strike a match

فرهنگ فارسی

کشیدن سر چوب آغشته به گوگرد به سنباده موضوع بر کناره قوطی کبریت و افروختن آن

لغت نامه دهخدا

کبریت زدن. [ ک ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کشیدن سرچوب آغشته به گوگرد به سنباده موضوع بر کناره قوطی کبریت و افروختن آن. ( از یادداشت مؤلف ). کبریت کشیدن.


کلمات دیگر: