دهیست از ری
قرج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قرج . [ ق َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در ری . (انساب سمعانی ). شهرکی است به ری . (معجم البلدان ).
قرج . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از ری . (انساب سمعانی ).
قرج. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از ری. ( انساب سمعانی ).
قرج. [ ق َ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در ری. ( انساب سمعانی ). شهرکی است به ری. ( معجم البلدان ).
قرج. [ ق َ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در ری. ( انساب سمعانی ). شهرکی است به ری. ( معجم البلدان ).
کلمات دیگر: