کلمه جو
صفحه اصلی

تعجیل دادن

فرهنگ فارسی

شتاب فرمودن برانگیختن به شتاب و پیشی گرفتن

لغت نامه دهخدا

تعجیل دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) شتاب فرمودن. برانگیختن به شتاب و پیشی گرفتن :
خجلت حلم تو داده است زمین را تسکین
غیرت حکم تو داده است زمان را تعجیل.
انوری ( بهار عجم ) ( آنندراج ).
و رجوع به تعجیل و ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: