کلمه جو
صفحه اصلی

بصیراباد

فرهنگ فارسی

( بصیر آباد ) ده از دهستان حوم. بخش مرکزی شهرستان اهر ٠ آب از چشمه ٠ محصول : غلات و حبوب شغل زراعت و گله داری گلیم و فرش بافی ٠

لغت نامه دهخدا

( بصیرآباد ) بصیرآباد. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جعفربای بخش گمیشان شهرستان گنبد قابوس. سکنه آن دو هزارتن. آب از رودخانه گرگان. محصول آنجا غلات ، حبوب ، صیفی ، لبنیات. شغل اهالی آن زراعت ، صید ماهی و گله داری. صنایع دستی زنان گلیم بافی و نمدمالی. ده کوچک کملر جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

بصیرآباد. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنه آن 120 تن. آب از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوب. شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، گلیم و فرش بافی. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

بصیرآباد. بصیرآباد نام مکانهای زیر است:
بصیرآباد (اهر) روستایی در دهستان قشلاق بخش مرکزی شهرستان اهر استان آذربایجان شرقی
بصیرآباد (گمیشان) روستایی در دهستان جعفربای شرقی بخش گلدشت شهرستان گمیشان استان گلستان


کلمات دیگر: