( اسم ) نزله بند معزمی که پارهای دردها را چون سر درد و غیره با عزیمت علاج کند.
بادبند
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بادبند. [ ب َ ] ( نف مرکب ) نَزْله بند. معزمی که پاره ای دردها را چون سردرد و غیره با عزیمت علاج کند.
دانشنامه عمومی
بادبند یا مهاربند وسیله ای است که در سازه های فلزی برای انتقال نیروی زلزله به پی ساختمان از آن استفاده می شود.
بادبند ضربدری
بادبند کا شکل
بادبند وی شکل و هشتی
...
بادبندها انواع مختلفی دارند از جمله:
1 - بادبندهای همگرا (شامل)
2 - باد بندهای واگرا (بادبندهایی که اعضا در جایی بجز گره متقاطعند)
بادبند ضربدری
بادبند کا شکل
بادبند وی شکل و هشتی
...
بادبندها انواع مختلفی دارند از جمله:
1 - بادبندهای همگرا (شامل)
2 - باد بندهای واگرا (بادبندهایی که اعضا در جایی بجز گره متقاطعند)
wiki: بادبند
واژه نامه بختیاریکا
( باد بند (بار بند) ) ریسمانی که جهت بالا بُردن ایستایی چادر یا سرپناه در برابر باد در سراسر طول آن ادامه یافته سپس به زمین و دیگر بندها محکم می شود.
کَد بُهُو
کَد بُهُو
پیشنهاد کاربران
بادبند:عضوی که در ساختمان های فلزی جهت مقابله با نیروی جانبی به شکل ضربدری یا ۷ و۸ یا… تعبیه میشود . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
کلمات دیگر: