کلمه جو
صفحه اصلی

یزه

فرهنگ فارسی

اتصاف را رساند پاکیزه دوشیزه .

لغت نامه دهخدا

یزه. [ ای زَ / زِ ] ( پسوند ) یژه. صورتی از ایزه ، علامت تصغیر: نایزه. نایژه. ( یادداشت مؤلف ). خمبلیزه ، به معنی خمبره که خم بسیار کوچک است. ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ). || پسوند است و اتصاف رارساند: پاکیزه. دوشیزه. رجوع به دو معنی بعدی شود. || علامت تصغیر است ، مانند پاکیزه که مصغر پاک است. ( از سبک شناسی ج 1 صص 412 - 413 ). || یزه که علامت تصغیر است ، در آخر کلمه پاکیزه که مخفف پاک است مکرر در معنی تأنیث دیده می شود و کلمه پاکیزه را در مورد زنان پاک و مؤمن آورند. ( از سبک شناسی ج 1 صص 413 - 414 ) : بپذیرید آن را به عهد و میثاق من که به هیچ جای ودیعت نکنی آن را مگر پاکان و پاکیزگان. ( تاریخ سیستان ص 40 از سبک شناسی ).

واژه نامه بختیاریکا

پسوندی ست جهت توصیف. مثلاً دَپیزِه

پیشنهاد کاربران

پسوند اسم ساز فارسی اَوِستایی: 1. کوچکی ( تحقیر ) 2. دلسوزی و دوست داشتنی 3. شباهت
1. شهریزه 2. آرامیزه 3. پاکیزه، هُوِیزه، دوشیزه! و. . .

یزه یا یه زه در زبان نجف آبادی به معنی زیاد و مخالف "یخته" ( به معنی مقدار کم ) است


کلمات دیگر: