کلمه جو
صفحه اصلی

اخت


مترادف اخت : آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد، خواهر، شبیه، قرین، مانند، مثل، هماهنگ

فارسی به انگلیسی

tightknit, thick

tightknit


عربی به فارسی

خواهر , همشيره , پرستار , دخترتارک دنيا , خواهري کردن


مترادف و متضاد

آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد


خواهر


شبیه، قرین، مانند، مثل


هماهنگ


۱. آشنا، آمخته، مالوف، مانوس، معتاد
۲. خواهر
۳. شبیه، قرین، مانند، مثل
۴. هماهنگ


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - خواهر همشیره . ۲ - مانند مثل قرین . جمع : اخوات .

فرهنگ معین

(اُ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خواهر، همشیره . ۲ - مانند، مثل ، قرین . ج . اَخوات .

لغت نامه دهخدا

اخت. [ اُ ] ( ع اِ ) خواهر. همشیره. || مانند. مثل. قرین : دال اخت الذال. ج ، اخوات. ( مهذب الاسماء ). || اخت شدن با کسی ؛ در تداول عوام ، با او آرام گرفتن. با او مأنوس شدن. || اخت آمدن با چیزی ؛ متناسب شدن با آن.

فرهنگ عمید

۱. همدم، مٲنوس.
۲. [قدیمی] قرین، مانند.
* اخت شدن (آمدن ): (مصدر لازم ) مٲنوس شدن.

۱. همدم؛ مٲنوس.
۲. [قدیمی] قرین؛ مانند.
⟨ اخت شدن (آمدن): (مصدر لازم) مٲنوس شدن.


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أُخْتٌ: خواهر
معنی یُورَثُ: از او ارث می برند (ارث تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به دیگری منتقل شده. عبارت "وَإِن کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلَالَةً أَوِ ﭐمْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ " یعنی : اگر مرد یا زنی که از او ارث...
معنی کَلَالَةً: کسی که بی اولاد و پدر ومادر است - خواهر یا برادر تنی یا نا تنی - کل کسانی که غیر از پدر و مادر و فرزند از شخصی ارث می برند(کلمه کلاله در اصل ، مصدر و به معنای احاطه است ،مجموع هر چیزی را هم که کُل میخوانند ، برای این است که به همه اجزا احاطه دارد ، ی...
ریشه کلمه:
اخو (۹۶ بار)

خواهر. نظیر. هم مثل. ظاهر آن است که معنی اصلی آن خواهر حقیقی و در غیر آن مجاز می‏باشد. در قرآن مجید هردو معنی را می‏توان یافت یعنی میت را برادر یا خواهری باشد هر وقت امتی به جهنم داخل شود به امت هم مثل خود، لعنت کند هیچ آیه بقوم موسی نشان نمی‏دادیم مگر اینکه از نظیرش و از آیه پیش بزرگتر بود. جمع اخت، اخوات است مثل جمع بین دو خواهر در نکاح حرام است

گویش مازنی

/zKhat/ بی شعور - عقب مانده ی ذهنی

۱بی شعور ۲عقب مانده ی ذهنی


واژه نامه بختیاریکا

( اُخت ) فِرِشت

پیشنهاد کاربران

اخت= دست به ان رسیدن است مثل سوار رزمی بدون نگاه با یک جستجوی دست قبضه شمشیر را پیدا و بدست میگیرد که بلا فاصله آختن می نماید


کلمات دیگر: