کلمه جو
صفحه اصلی

یده

فرهنگ فارسی

نوعی سحرکه درهرفصل توسط آن برف وباران ایجادکنند
سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این عمل در ماورائ النهر شهرت دارد

فرهنگ معین

(یَ دِ ) (اِ. ) ایجاد برف و باران با سحر و جادو.

لغت نامه دهخدا

( یدة ) یدة. [ ی َدَ ] ( ع اِ ) لغتی است در ید. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دست. ( از ناظم الاطباء ). ید. ( تاج العروس ).
یده. [ ی َ دَ / دِ ] ( اِ ) سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده. ( ناظم الاطباء ). || برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این عمل در ماوراءالنهر شهرت دارد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). برف و باران آوردن را گویند. ( از آنندراج ) : هرگاه باران می خواست [ یافث ] به وسیله آن سنگ سحاب عنایت الهی در فیضان می آمد و اعراب آن سنگ را حجرالمطر و عجمیان سنگ یده و ترکان جده تاش گویند. و حالا نیز سنگ یده در مغولان و ازبکان بسیار پیدا میشود و به سبب آن باران می بارد. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 2 ). و رجوع به جدامیشی شود.

یده . [ ی َ دَ / دِ ] (اِ) سنگی که برف و باران به طریق افسونگری بر وی نمودار شده . (ناظم الاطباء). || برف و باران آوردن را گویند به طریق عمل سحر و ساحری و این عمل در ماوراءالنهر شهرت دارد. (برهان ) (ناظم الاطباء). برف و باران آوردن را گویند. (از آنندراج ) : هرگاه باران می خواست [ یافث ] به وسیله ٔ آن سنگ سحاب عنایت الهی در فیضان می آمد و اعراب آن سنگ را حجرالمطر و عجمیان سنگ یده و ترکان جده تاش گویند. و حالا نیز سنگ یده در مغولان و ازبکان بسیار پیدا میشود و به سبب آن باران می بارد. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 2). و رجوع به جدامیشی شود.


یدة. [ ی َدَ ] (ع اِ) لغتی است در ید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دست . (از ناظم الاطباء). ید. (تاج العروس ).


فرهنگ عمید

نوعی سِحر که در آن با استفاده از سنگ های مخصوصی برف و سرمای شدید ایجاد می کردند و بیشتر توسط مغولان انجام می شد، جدامیشی: اشک را موی کشان بر سر مژگان آورد / کار سنگ یده از نالهٴ نی می آید (صائب: ۷۸۴ ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَدِهِ: دستش (برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن معانی اموری هستند که از شؤون مربوط به دست میباشند ، مانند انفاق و س...
ریشه کلمه:
ه (۳۵۷۶ بار)
یدی (۱۲۰ بار)


کلمات دیگر: