کلمه جو
صفحه اصلی

هله

فارسی به انگلیسی

delirium

فرهنگ فارسی

هلا، ای، الا، کلمه تنبیه
(صفت ) حرف تنبیه هلا
نموداری ماه نو

فرهنگ معین

(هَ لَ) [ په . ] (اِ.) هذیان ، حرف بیهوده .


( ~.) (اِصت .) حرف تنبیه ، هلا.


(هِ لِ) فعل امر از هلیدن : بگذار، دست بردار.


(هَ لَ ) [ په . ] (اِ. ) هذیان ، حرف بیهوده .
( ~. ) (اِصت . ) حرف تنبیه ، هلا.
(هِ لِ ) فعل امر از هلیدن : بگذار، دست بردار.

لغت نامه دهخدا

هلة. [ هََ ل ْ ل َ ] (ع اِ) چراغ پایه . || باران . ج ، هلل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


هلة. [ هَِ ل ْ ل َ ] (ع اِ) نموداری ماه نو. (منتهی الارب ).


هله. [ هََ ل َ / ل ِ ] ( صوت ) هان. هین. الا. هلا. حرف تنبیه است به معنی آگاه باش ، توجه کن ، به هوش باش :
گفت این بار ار کنم این مشغله
کاردها در من زنید آن دم هله.
مولوی.

فرهنگ عمید

ای؛ الا.


کلمۀ امر از هلیدن؛ بگذار؛ دست ‌بردار.


ای، الا.
کلمۀ امر از هلیدن، بگذار، دست بردار.

دانشنامه عمومی

حرف مفت


هله (به یونانی: Ἕλλη) دختر آتاماس و نفله، و خواهر فریکسوس در افسانه های یونان باستان است. او در داستان یاسون و آرگونوت ها پدیدار می شود.اینو نامادری هله و برادرش فریکسوس، از فرزندان ناتنی اش بیزار بود. او به نیرنگ همه دانه های انبار شهر را تفت داد، تا دیگر از آنها ساقه ای نروید. هنگامی که کشاورزان نگران شدند و خواستار راهنمایی پیشگو بودند. اینو به مردانی که نزد پیشگو روان شدند باج داد، تا به دیگران بگویند که پیشگو ریختن خون فریکسوس و کشتن او را تنها راه چاره و گره گشا می داند. پیش از اینکه خون فریکسوس ریخته شود، مادر تنی آنها نفله، گوسفندی را برای رهایی فرزندانش از تنگنا فرستاد.آنها بر پشت گوسفند زرین در آسمان به پرواز درآمدند، تا اینکه در میانهٔ راه، هله از پشت گوسفند به میان دریا افتاد و به زیر آب فرو رفت. آن جا سپس به نام او تنگهٔ هلسپونتس نامیده شد. فریسکوس زنده به کولخیس رسید. آن جا آئیتس به گرمی پذیرای او شد و دخترش خالیکوپه را به همسری فریسکوس درآورد. فریسکوس برای سپاسگزاری پشم زرین گوسفند را به شاه آئیتس هدیه کرد، سپس این پشم زرین در پرستشگاه آویخته شد.

دانشنامه آزاد فارسی

هِلِه (Helle)
در اساطیر یونان، دختر آتاماس، شاه تسالی، و خواهر فروکسس. هِلِه و برادرش سوار بر قوچی با پشم زرین، از خانۀ اینو، نامادری سنگدل شان، گریختند؛ او به دریا افتاد و غرق شد و ازاین رو نامش در عبارت هِلِسپونت(دریای هِلِه) ماندگار شد.

گویش مازنی

وامانده


هنوز


سریع و شتابان


یعنی چه؟


/hala/ هنوز & سریع و شتابان & یعنی چه؟ & وامانده

واژه نامه بختیاریکا

( هلِّه ) حل. کنایه از ول

پیشنهاد کاربران

هَلَه در زبان ترکی به معنی حالا هست

در زبان لری بختیاری به معنی
می گذارد
heleh

- صوت تنبیه به معنی ( آگاه باش )
هلیدن: رهاکردن / رخصت دادن

بوشهری ها منطقه گناوه به یکنفر میگن هله ناخدا یعنی چی

هله در اهواز به معنی خوش اومدی

خوش امد گویی هنگام ورود وخروج میهمان



کلمات دیگر: