مافات
فارسی به انگلیسی
(what is) bygone or past
فرهنگ فارسی
آنچه گذشته، آنچه فوت شده وازدست رفته
( جمله فعلی ) آنچه فوت شده آنچه از دست رفته .
آنچه فوت شده
( جمله فعلی ) آنچه فوت شده آنچه از دست رفته .
آنچه فوت شده
فرهنگ معین
[ ع . ] (اِمف . ) از دست رفته .
لغت نامه دهخدا
مافات. ( ع اِ مرکب ) آنچه فوت شده. ( آنندراج ) ( غیاث ). کلمه فعل مأخوذ از تازی ، آنچه گذشته است. ( ناظم الاطباء ).
- تدارک مافات . رجوع به ترکیب بعدشود.
- تلافی مافات ؛ تدارک مافات. جبران آنچه فوت شده. دریافتن آنچه گذشته : و همت را بر طریقی موصل به تدارک و تلافی مافات مصروف داشتی. ( ترجمه محاسن اصفهان ).
- جبران مافات ؛ تلافی مافات. و رجوع به ترکیب های قبل شود.
- تدارک مافات . رجوع به ترکیب بعدشود.
- تلافی مافات ؛ تدارک مافات. جبران آنچه فوت شده. دریافتن آنچه گذشته : و همت را بر طریقی موصل به تدارک و تلافی مافات مصروف داشتی. ( ترجمه محاسن اصفهان ).
- جبران مافات ؛ تلافی مافات. و رجوع به ترکیب های قبل شود.
فرهنگ عمید
آنچه گذشته، آنچه فوت شده و از دست رفته.
کلمات دیگر: