(مُ دِ ) (اِفا. ) ۱ - آغاز کننده . ۲ - آشکار کننده .
(مُ دَ ) (اِمف . ) ۱ - آغاز شده . ۲ - آشکار شده .
(مُ دَ ) (اِمف . ) ۱ - آغاز شده . ۲ - آشکار شده .
(مُ دِ) (اِفا.) 1 - آغاز کننده . 2 - آشکار کننده .
(مُ دَ) (اِمف .) 1 - آغاز شده . 2 - آشکار شده .
خاقانی .
مبدء.[ م ُ دَءْ ] (ع اِ) صیغه ٔ اسم ظرف از باب افعال بمعنی محل آغاز کردن و جای آشکار کردن و از این لفظ در هر سه وضع مذکور گاهی ذات حق تعالی مراد باشد و در صورت ظرفیت بمعنی مطلع غزل و قصیده نیز می آید. (غیاث ) (آنندراج ). || (ص ) اسم مفعول از «ابداء». آغاز شده و آشکار شده .