کلمه جو
صفحه اصلی

نبشی

فارسی به انگلیسی

bevel, filler

مترادف و متضاد

cornerstone (اسم)
اساس، بنیاد، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به نبش : ۱ - هرچیزنبشدار ۲ - کاشی یا آجری که ملتقای دوسطح آن زاویه ای قایمه تشکیل ندهدبلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دوسطح آن بهم پیوندد آجری که لبه تیزنداشته باشد.۳ - آهنی که ازدوسطح عمودبریکدیگرتشکیل شده باشدوبرای ساختن پایه صندوقهای آهنی ودرومانند آن بکار رود.

فرهنگ معین

(نَ ) (ص نسب . ) ۱ - هر چیز نبش دار. ۲ - آجر یا کاشی که لبة تیز نداشته باشد. ۳ - تیرآهن .

لغت نامه دهخدا

نبشی. [ ن َ ] ( ص نسبی ، اِ ) در اصطلاح بنایان ، کاشی یا آجری که ملتقای دو سطح آن زاویه قائمه تشکیل ندهد بلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دو سطح آن به هم پیوندد. آجری که لبه تیز نداشته باشد.

پیشنهاد کاربران

نبشی ( Angle Bar ) :[اصطلاح دریانوردی]پروفیل فلزی با سطح مقطع L شکل


کلمات دیگر: