کلمه جو
صفحه اصلی

لش کش

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را بدکانهای قصابی برند . ۲- مردی که لش گوسفند را به دوش درلش کش نهد یا از آن برگیردو بدکان قصابی برد .

فرهنگ معین

(لَ کِ یا کَ ) (ص فا. ) = لش کشنده : ۱ - ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را به دکان های قصابی برند. ۲ - مردی که لش گوسفند را به دوش در لش کش نهد یا از آن برگیرد و به دکان قصابی برد.

لغت نامه دهخدا

لش کش. [ ل َ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند به دکانهای قصابی برند. || ( نف مرکب ) کشنده لش گوسفند به دوش ودر لش کش نهنده یا از آن برگیرنده و به دکان برنده.

فرهنگ عمید

۱. وسیله ای که با آن لاشۀ گاووگوسفند را به قصابی می برند.
۲. آن که لاشۀ گاووگوسفند را به قصابی می برد.
۳. وسیله ای که در آن جسد مرده را حمل کنند.


کلمات دیگر: