کلمه جو
صفحه اصلی

هم پشتی

فرهنگ فارسی

هم پشت بودن یاری یاوری : ... تا ببرکات یک دلی و مخالصت ومیامن هم پشتی و معاونت از چندین ورط. هایل خلاص یافتند .

فرهنگ معین

( ~. پُ ) (حامص . ) هم پشت بودن ، یاری ، یاوری .

لغت نامه دهخدا

هم پشتی. [ هََ پ ُ ] ( حامص مرکب ) مدد و معونت و یکدیگر را یاری کردن : هم پشتی و یکدلی و موافقت میباید. ( تاریخ بیهقی ). از هم پشتی دشمنان اندیش نه از بسیاری ایشان. ( مرزبان نامه ).
اگرچه مرا با چنین برگ و ساز
به هم پشتی کس نیاید نیاز.
نظامی.


کلمات دیگر: