کلمه جو
صفحه اصلی

نحوه


مترادف نحوه : روال، روش، سیاق، شیوه، متد، منوال، نهج

برابر پارسی : روش، شیوه

فارسی به انگلیسی

course, fashion, line, turn, way, special manner of doing something

special manner of doing something


course, fashion, line, turn, way


مترادف و متضاد

روال، روش، سیاق، شیوه، متد، منوال، نهج


فرهنگ فارسی

( اسم ) طریقه روش : نحوه کاراین دستگاه چنین است .نحوه تشکیل حزب .

فرهنگ معین

(نَ وِ ) [ ع . نحوة ] (اِ. ) طریقه ، روش .

فرهنگ فارسی ساره

روش، شیوه


پیشنهاد کاربران

طرق - روش - نوع - مثال :" نحوه عملکرد من بدین صورت است"

چگونگی

وضعیت قرارگرفتن



طور ، راه ، روش ، شیوه ی عمل


کلمات دیگر: