کلمه جو
صفحه اصلی

نجوش

فارسی به انگلیسی

antisocial, formal, sulky, surly, unfriendly


standoffish, aloof, antisocial, formal, sulky, surly, unfriendly

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه کمتربامردم آمیزش کندمرم گریزدیر آشنا: خودرای وکله خشک وبدتراز آن کینه یی ونجوش بود.

فرهنگ معین

(نَ ) (ص فا. ) (عا. ) گوشه گیر، مردم گریز.

لغت نامه دهخدا

نجوش. [ ن َ ]( نف ) در تداول ، دیرآشنا. مردم گریز. دیراُنس. که به زودی و به آسانی با کسان انس و الفت نگیرد. که با مردم نجوشد. که با آشنایان و کسان ، گرم و مهربان نیست.

پیشنهاد کاربران

نچسب


کلمات دیگر: