کلمه جو
صفحه اصلی

وشتیدن

فرهنگ معین

(وَ دَ ) (مص ل . ) رقصیدن ، رقاصی کردن .

لغت نامه دهخدا

وشتیدن. [ وَ دَ ] ( مص ) سوت زدن و صفیر زدن برای آب خوردن اسب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به وَشْت شود.

وشتیدن. [ وُ دَ] ( مص ) رقصیدن و رقاصی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

وشتیدن . [ وَ دَ ] (مص ) سوت زدن و صفیر زدن برای آب خوردن اسب . (ناظم الاطباء). رجوع به وَشْت شود.


وشتیدن . [ وُ دَ] (مص ) رقصیدن و رقاصی کردن . (فرهنگ فارسی معین ).


پیشنهاد کاربران

رقصیدن.


کلمات دیگر: