کلمه جو
صفحه اصلی

همارا

فرهنگ فارسی

همواره همیشه دایم : (( گزیده چهارتوست بدودرجهانهان همارابه آخشیج همارابکارزار. ) ) (رودکی )

فرهنگ معین

(هَ ) (ق . ) همواره ، پیوسته .

لغت نامه دهخدا

همارا. [ هََ ] ( ق ) همواره و همیشه. ( اسدی ). همواره و همیشه و دائم. ( برهان ) :
گزیده چهار توست بدو درج ها نهان
همارا به آخشیج همارا به کارزار.
رودکی ( از فرهنگ فارسی معین ).
تو با من نسازی که از صحبت من
ملالت فزاید همارا و تاسه.
انوری.
رجوع به همواره و هماره و همار شود.

فرهنگ عمید

= همواره

همواره#NAME?



کلمات دیگر: