ناپسندیده، ومکروه ودشمن داشته شده
( اسم ) ۱ - کینه ور دشمن جمع : مبغضین : ذکر مبغض امیر المومنین علی بن ابی طالب ...
( اسم ) ۱ - کینه ور دشمن جمع : مبغضین : ذکر مبغض امیر المومنین علی بن ابی طالب ...
(مُ غَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - دشمن داشته ، مورد کینه . 2 - ناپسند داشته ، مکروه ؛ ج . مبغضین .
(مُ غِ) (اِفا.) کینه ور، دشمن ؛ ج . مبغضین .
مبغض . [ م ُ ب َغ ْ غ َ ] (ع ص ) دشمن گردانیده شده . (ناظم الاطباء).
مبغض . [ م ُ غ َ ] (ع ص ) ناپسندیده و مکروه . || دشمن گردانیده شده . (ناظم الاطباء). دشمن داشته شده . مورد کینه .
سنائی .
دارای دشمنی؛ کینهور.
ناپسند؛ مکروه؛ دشمنداشتهشده؛ منفور.