(اسم )درختی است که از آن تیرسازند.
کسب کننده و ورزنده حیله ساز ورزنده حیله ساز
کسب کننده و ورزنده حیله ساز ورزنده حیله ساز
هبال . [ هََ ] (ع اِ) نام درختی است که از آن تیر سازند. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). درختی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
هبال . [ هََ ب ْ با ] (ع ص ) کسب کننده و ورزنده ٔ حیله ساز. (ناظم الاطباء). ورزنده ٔ حیله ساز. (منتهی الارب ). کاسب محتال . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). ذوالرمة گوید :
او مطعم الصید هبال لبغیته
الفی اباه بذاک الکسب یکتسب .
|| شکاری فریبنده . (منتهی الارب ). صیادی که ناگهان بر صید برآید. (ناظم الاطباء).شکارچی که شکار را بفریبد. (اقرب الموارد) (المنجد) (تاج العروس ). گفته شده : «او مطعم الصید هبال لبغیته ». (اقرب الموارد). ذئب هبال ؛ گرگ فریبنده . (ناظم الاطباء). || صیاد. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ).