کلمه جو
صفحه اصلی

ورزا

فارسی به انگلیسی

bull, bullock

فرهنگ اسم ها

اسم: ورزا (پسر) (فارسی) (تلفظ: varza) (فارسی: وَرزا) (انگلیسی: varza)
معنی: کوشا، پیگیر، نام پسر فرشید، پسر لهراسپ پادشاه کیانی

فرهنگ فارسی

کاری، گاوورزا، گاوکاری، ورزگاو
(صفت اسم ) گاو نر گاو ورز ور زاو گاو ماده : و هر بنده ای با زن و فرزند و مال و تجمل و هم چندانکه گاو ورزا او را بود او را گاوان ماده بود .
ورزاو گاو نر

فرهنگ معین

(وَ ) [ په . ] (اِ. ص . ) گاو نر.

لغت نامه دهخدا

ورزا. [ وَ ] ( نف ، اِ ) ورزاو. گاو نر. گاو ورز : و هر بنده ای با زن وفرزند و مال و تجمل و هم چندانکه گاو ورزا او را بود او را گاوان ماده بود. ( فرهنگ فارسی معین از تفسیرابوالفتوح رازی چ 1 ج 3 ص 561 ). رجوع به ورزاو شود.

فرهنگ عمید

۱. گاو نر مخصوص شخم زدن زمین.
۲. (صفت ) [قدیمی] نر (گاو ): گاو ورزا.

دانشنامه عمومی

ورزا گاوی را گویند که زمین بدان شیار کنند، یعنی گاوِ زراعت. ورزا در زبان تالشی، مازندرانی، گیلکی و لری (لری بختیاری، بوراحمد و لری خرم آبادی) به معنای گاو نر است.در آیین میترایی ورزا به عنوان قربانی ذبح می شده است. همچنین تالشان نیز در مراسم‍های مختلف از ورزا یا گاو نر به عنوان قربانی استفاده می کنند.
ورزا جنگ، جنگی است که در شمال ایران بین گاوهای نر سازمان داده می شود. این مراسم هم اکنون تنها در استان های گیلان و مازندران اجرا می شود. اما درگذشته، این مراسم در همه ایران معمول بود و بخشی از سرگرمی جشن های محلی را تشکیل می داد.
مهرپرستان در هنگامی که در مهرابه جمع می شدند ورزا را قربانی می کردند. گوشت این حیوان را کباب می کردند و خون آن را در جامی در زیر مهرابه می ریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط می کردند و به آن آب حیات می گفتند. این آب مقدس را در جام های مخصوص به نام دوست کامی می ریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان می خوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر می خواندند. در مهرابه ها شمع و آتش روشن می کردند که نماد مهر بود.

گویش مازنی

/varzaa/ گاو نر اخته شده

گاو نر اخته شده


پیشنهاد کاربران

به گاوی که گاو آهن را می کشد
در زبان لری بختیاری

( در زبان گیلکی ) =گاو نر

ورزا:گاو نر، گاو نر کاری در کشاورزی در بیجار کاری ( شالیزار ) کاو نر نیرومند وکاری. از دیگر اصطلاحات مرتبط با گاو عبارتنداز، کل، گاو، گو، منده، کلو، دموس، کرامیج، مایه منده، تلوم، و. . . کلمه گالشی وگیلکی. ورزا:گاو نر.

ورزا واژه ای پهلویست به معنای گاو نر ، گاو نری که با آن زمین را شخم زنند
ورزا از ورزیدن میاید
بن مضارع ورزیدن=ورز
الف
این الف صفت ساز است مثل ترکیبات زیر
گویا
جویا
کوشا
پویا
که همه از افزودن الف به بن مضارع بدست میایند
پس اینجا ورزا بمعنای تحت لفضی ، ورزنده معنا میشود


کلمات دیگر: