کلمه جو
صفحه اصلی

وجوهات

فارسی به انگلیسی

money

فرهنگ فارسی

(اسم ) جمع وجوه ( جمع وجه ) : ۱ - پولها : ((داد و ستد کل مالیات دیوانی و وجوهات انفاذی خزان. عامره و غیره ... ) ) ۲ - آنچه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده میشود.

فرهنگ معین

(وُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ وجوه . ۱ - پول ها. ۲ - آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می شود.

لغت نامه دهخدا

وجوهات. [ وُ ] ( ع اِ ) ج ِ وجوه. در تداول آنچه از مال زکوة و خمس و رد مظالم به مجتهدین خاصه با علم آنان برند و او آن را به مستحقین قسمت کند و آن را وجوهات بریه نیز گویند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: