کلمه جو
صفحه اصلی

ورمالیدن

فارسی به انگلیسی

escape, flee, run, slide, slink, slip

فرهنگ فارسی

برمالیدن، دامن بکمرزدن، آستین بالازدن، گریختن، ودرافتادن، کنایه ازکسی که چیزی رابرداردوبرود
(مصدر ) ۱ - دامن برمیان زدن و پارچ. ازار و آستین جامه را بالا کردن . ۲ - گریختن از ترس ( چه دامن برمیان زدن دویدن را آسان کند ) .

فرهنگ معین

(وَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - دامن به کمر زدن ، آستین بالا زدن . ۲ - کنایه از: گریختن و فرار کردن .

لغت نامه دهخدا

ورمالیدن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) دامن بر میان زدن و پاچه ازار و آستین جامه را بالا کردن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || کنایه از گریختن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فرار کردن. ( ناظم الاطباء ). چه ، دامن را بر میان زدن ، دویدن را آسان کند. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ عمید

۱. دامن به کمر زدن.
۲. آستین بالا زدن.
۳. [مجاز] گریختن و دررفتن.

پیشنهاد کاربران

هوالعلیم

ورمالیدن: رفتن؛ در رفتن ؛ فرار کردن

ور دار و ور مال : برداشتن و در رفتن

پاچه ورمالیده : شرور ؛ بی ذات. . .


کلمات دیگر: