کلمه جو
صفحه اصلی

وازدن

فارسی به انگلیسی

bounce, cancel, refuse, repel, repulse


to reject, to refuse, to fall, to knock, pluck


to reject or repel, to refuse, cancel, repulse, bounce, vt. to reject, vi. to fall, to knock or pink, yank

فرهنگ فارسی

پس زدن، ردکردن، پس زده، پس مانده، هرچیزنامرغوب
(مصدر ) ۱ - زدن پنبه را حلاجی کردن . ۲ - رد کردن چیزی یا کسی را انتخاب نکردن کنار گذاشتن : (( چه بسا از آنان که نتوانسته اند دوره را بپایان برسانند یا خود خسته شده و کنار رفته اند یا آنها را وازده اند . ) ) ۳ - بهم زدن برهم زدن . ۴ - نقض عهد کردن .

فرهنگ معین

(زَ دَ ) (مص م . ) ۱ - پس زدن ، رد کردن . ۲ - جداکردن و کنار گذاشتن جنس نامرغوب .

لغت نامه دهخدا

وازدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) رد کردن. مردود شمردن. رد کردن چیز معیوب. ( یادداشت مؤلف ). کنار گذاردن. انتخاب نکردن. نپسندیدن و انتخاب نکردن کالا :
توان خرید به صدجان ز یار نیم نگاه
متاع ناز در این چند روزه وازده است.
( ازآنندراج ).
|| پوشیده و پنهان کردن. || زدن. پنبه زدن و حلاجی کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

پس زدن، رد کردن.


کلمات دیگر: