لغزاندن
فارسی به انگلیسی
to cause to slip, to stumble, to lubricate
slide
فرهنگ فارسی
لغزانیدن، لیزدادن، سردادن، خزاندن
( مصدر ) بلغزیدن وداشتن سر دادن لیز دادن .
( مصدر ) بلغزیدن وداشتن سر دادن لیز دادن .
فرهنگ معین
(لَ دَ ) (مص م . ) لیز دادن ، سر دادن .
لغت نامه دهخدا
لغزاندن. [ ل َ دَ ] ( مص ) لخشاندن. لغزانیدن.
فرهنگ عمید
لیز دادن، سُر دادن، خزاندن.
کلمات دیگر: