(لَ تَ رَ یا رِ ) (ص . ) سفله ، فرومایه ، پست .
لفتره
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
لفتره. [ ل َ ت َ رَ / رِ ] ( ص ) مردم سفله و فرومایه و کمینه و اراذل را گویند. ( برهان ) :
جام زر بر دست نرگس می نهی
لفتره را میر مجلس میکنی.
جام زر بر دست نرگس می نهی
لفتره را میر مجلس میکنی.
عطار.
فرهنگ عمید
سفله، فرومایه، رذل، پست: جام زر بر دست نرگس می نهی / لفتره را میر مجلس می کنی (عطار: لغت نامه: لفتره ).
کلمات دیگر: