( اسم ) نوعی ماهی خوردنی که در خلیج فارس صید می کند .
کوهی است در بطن السلمی از سرزمین یمامه .
کوهی است در بطن السلمی از سرزمین یمامه .
طار. (اِخ ) کوهی است در بطن السلمی از سرزمین یمامه . (معجم البلدان ).
طار. [ طارر ] (ع ص ) غُلام طارّ؛ کودک نوخط. (منتهی الارب ). مرد سبلت دمیده . (مهذب الاسماء).
طار. (اِ) داریه زنگی . (دورویه ٔ زنگوله دار) .
طار. (اِ) نوعی از ماهی است که در خلیج فارس صید کنند و مأکول اللحم است .