کلمه جو
صفحه اصلی

کا

فرهنگ فارسی

امیر ابن ورداسف یکی از حاکمان غیر مستقل طبرستان ( حدود ۳۱۲ ه ق ./ ۹۲۵ م. )
( اسم ) ۱ - اسباب خانه لوازم سرای [ تو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کا ] . ( سنائی ) ۲ - مال التجاره متاع . ۳ - مهره های شطرنج : [ چو کا بر فراز عرصه چیدی عیان تا آخر بازی بدیدی ] . ( محمد عصار رشیدی ) یا آب کردن کا . زیادتر از ارزش قیمت چیزی را گفتن : [ بها کم است جگر گوشه های اشک مرا که گفته بود که کای خویش آب کنم ? ] ( نادم گینی ) یا کای بد بریش خاوند ( خداوند ) . متاعی که بسبب بدی خریدار ندارد درین هنگام این جمله را بر زبان رانند ( قیاس کنید مال بد بیخ ریش صاحبش ) .
امیر کابن ورداسف یکی از حکام غیر مستقل طبرستان ضعیف

فرهنگ معین

(اِ. ) در مصر قدیم به معنای همزاد و جفت بوده است . مانند فروهر در دین زرتشتی .

لغت نامه دهخدا

کا. ( اِخ ) امیرکابن و ورداسف یکی از حکام غیرمستقل طبرستان ( 312 هَ. ق. / 925 م ). || ابن امیر «کا» معاصر قابوس بن وشمگیر بوده است. ( مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 146 ).

دانشنامه عمومی

کا (فرعون)
کا (سیریلیک)

دانشنامه آزاد فارسی

کا (Ka)
در دین مصر باستان، نیروی حیاتی مردگان که کنار جسد مومیایی شدۀ آن ها در گور به سر می برد و اگر خانوادۀ متوفا معاشش را تأمین نمی کردند ازبین می رفت.

گویش مازنی

۱بازی – سرگرمی ۲کاه ساقه ی خشک و درو شده ی گندم و جو که خوراک ...


کاه


/kaa/ کاه & بازی – سرگرمی - کاه ساقه ی خشک و درو شده ی گندم و جو که خوراک چهارپایان است ۳کوچک – مخفف

واژه نامه بختیاریکا

برادر؛ مخفف کاکا؛ این واژه موارد استعمال زیادی دارد و دیده شده در جاهایی برای خطاب بستگان دیگری از جمله پدر یا عمو یا پدربزرگ و غیره هم بکار میرود.
لگن خاصره

پیشنهاد کاربران

در گویش زبان بختیاری کا دارای چند معانی میباشد ویکی ازمعانی کا، بزرگ ، و معنی دیگر کا، لگن انسان است. برای مثال میگویند. فلانی کاس اشکست، یعنی لگن او شکست.

ویتامین جدولی=کا

در جنوب فارس ( لار ) کا بمعنای کوه میباشد

کا ( k ) : [ اصطلاح اینستا گرام ]هر ۱K، معادل عدد ۱۰۰۰ است. اینستاگرام در بسیاری مواقع برای ساده کردن اعداد بزرگ، از k ( به معنی کیلو ) استفاده می کند. با این اوصاف اگر می بینید که پیجی ۲۵k فالوور دارد، به این معناست که ۲۵ هزار نفر او را فالو کرده اند.

ڪا مخفف هزارع
تو اینستاگرام هم زیاد مواجه میشیم باهاش

کا. ( مازنی ) ، بازی .

در زبان لری بختیاری به معنی

بزرگ. ریش سفید .

کا اسمال
کا محمد
کاقلی
کا حسن
کا حسین
کا صفر
کامندنی
کادرویش
کا غلام
کا کریم
کا مرتضی
کا علی

در زبان های ایرانی باستان مانند سانسکریت به مئنی ایزد ایزدان می باشد

کا ::در زبان لری بختیاری به معنی بزرگ مرد
*ریش سفید*

( کا ) در زبان عامیانه بعضی از شهرهای اصفهان به معنی ( که ) میباشد
مثال:من که نبودم، میشود من کا نبودم


کلمات دیگر: