کلمه جو
صفحه اصلی

طاحونه

فارسی به انگلیسی

(water-) mill


عربی به فارسی

اسياب , ماشين , کارخانه , اسياب کردن , کنگره دار کردن , اسياب بادي , هر چيزي شبيه اسياب بادي , چرخيدن


فرهنگ فارسی

( اسم ) آسیا آس آب جمع : طواحین .
موضعی است در قسطنطنیه

فرهنگ معین

(نَ یا نِ ) [ ع . طاحونة ] (اِ. ) آسیا، آس آب . ج . طواحین .

لغت نامه دهخدا

طاحونة. [ ن َ ] (اِخ ) موضعی است در قسطنطنیة. (معجم البلدان ).


طاحونة. [ ن َ ] (ع اِ) آسیا. و طاحون نیز آمده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث از شرح نصاب ). || آس آب (آسیائی که به آب گردد). (مهذب الاسماء). آسیای آبی . رَحی َ. آسیا. ناعور. || دست آس . (دهار). ج ، طواحین .


( طاحونة ) طاحونة. [ ن َ ] ( ع اِ ) آسیا. و طاحون نیز آمده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث از شرح نصاب ). || آس آب ( آسیائی که به آب گردد ). ( مهذب الاسماء ). آسیای آبی. رَحی َ. آسیا. ناعور. || دست آس. ( دهار ). ج ، طواحین.

طاحونة. [ ن َ ] ( اِخ ) قریه ای است واقع در نیم فرسنگی میانه جنوب و مشرق شهر خفر. ( فارسنامه ناصری ).

طاحونة. [ ن َ ] ( اِخ ) موضعی است در قسطنطنیة. ( معجم البلدان ).

طاحونة. [ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است واقع در نیم فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ).


فرهنگ عمید

= طاحون

طاحون#NAME?


دانشنامه عمومی

طاحونه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
طاحونه (جهرم)
طاحونه (صدوق)

جدول کلمات

آسیاب

پیشنهاد کاربران

طاحون آباد نام روستایی از توابع استان همدان پنج کیلومتری شهرستان قهاوند می باشد که گویش مردمان آن ترکی و روستایی در دامنه کوه واقع شده است و مردمانی خونگرم و مهمان نواز دارد و شغل آنان کشاورزی و باغداری و دامداری می باشد.
مردان قوی هیکل و دارای مذهب شیعه اثناء العشری می باشند.

درقباله های قدیم . به آسیاب آبی طاهونه گفته شده وباهمین حروف نوشته شده است

چون عوامل طاحونه، چشم بسته و تن خسته ام، راه بسیار می روم و مسافتی نمی پیمایم. وایِ من اگر دستم نگیری و رهایی ام ندهی!

بخشی از کتاب الهی نامه
اثر حضرت آیت الله حسن زاده آملی


کلمات دیگر: