کلمه جو
صفحه اصلی

گامبی

فارسی به انگلیسی

gambit

فرهنگ فارسی

کشوری در آفریقای غربی ۱٠۳۴۷ کیلومتر مربع مساحت ۵۱٠٠٠٠ تن سکنه . این کشور تا ۱۹۶۳ م . مستعمره انگلستان بود .

لغت نامه دهخدا

گامبی . (اِخ ) شط افریقائی در سِنِگامبی که به اقیانوس اطلس ریزد. طول آن 1700 گز است .


گامبی . (اِخ ) مستعمره ٔ انگلیسی به افریقا جزء سِنِگال ، دارای 210000 تن جمعیت . حاکم نشین آن باتور است .


گامبی. ( اِخ ) شط افریقائی در سِنِگامبی که به اقیانوس اطلس ریزد. طول آن 1700 گز است.

گامبی. ( اِخ ) مستعمره انگلیسی به افریقا جزء سِنِگال ، دارای 210000 تن جمعیت. حاکم نشین آن باتور است.

دانشنامه عمومی

گامبی به گروهی از گشایش های بازی شطرنج گفته می شود که در آن یکی از بازیکنان، معمولاً سفید، یکی از مهره های خود، معمولاً پیاده، را در خطر نابودی قرار می دهد تا در مقابل پوزیسیون بهتری به دست آورد. حریف نیز ممکن است با زدن آن مهره قربانی را بپذیرد (گامبی پذیرفته)، یا بدون توجه به آن حرکت دیگری را بازی کند (گامبی نپذیرفته) یا حتی خود نیز یک گامبی به حریف پیشکش کند (گامبی متقابل).
Online Etimology Dictionary, Gambit
Wikipedia contributors, "King's Indian Defence," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=King%27s_Indian_Defence&oldid=376835424 (accessed August 25, 2010).
گامبی شاه و گامبی وزیر از معروفترین نمونه های گامبی هستند.
به طور کلی بهترین راه مقابله با گامبی ها پذیرفتن آن ها و عدم اصرار بر حفظ آن هاست. در گذشته شطرنج بازان معمولاً سعی می کردند پس از گرفتن قربانی پیاده، برتری کمی خود را حفظ کنند، در نتیجه حریف با توجه به پیش افتادن در گسترش مهره های خود امکان حمله را به دست می آورد. اما امروزه بیشتر استادان هرچند عموماً قربانی را می پذیرند ولی در فرصت مناسب آن را به طور داوطلبانه پس می دهند..
واژهٔ گامبی نخستین بار در سال ۱۵۶۱ از سوی روی لوپس شطرنج باز و تئوریسین شطرنج اسپانیایی وارد ادبیات شطرنج شد. او واژهٔ «گامبت» (gambett) را از کلمهٔ ایتالیایی «گامبتو» (gambetto) به معنای «پشتِ پا زدن»، که در ورزش کشتی هم استفاده می شود، اقتباس کرده بود که خود برگرفته از «گامبا» (gamba) به معنی «پا» می باشد. این واژه در شکل «گامبی» (gambit) وارد زبان فرانسوی شد. تلفظ فارسی واژه نیز برگرفته از تلفظ فرانسوی آن است.


کلمات دیگر: