کلمه جو
صفحه اصلی

لابدی

فرهنگ فارسی

لاعلاجی ناچاری

لغت نامه دهخدا

لابدی. [ ب ُدْ دی ] ( حامص مرکب ) لاعلاجی. ناچاری. بی چارگی. ضرورت. ناگزیری. آنچه که بالضروره باشد و از آن چاره نبود. ( غیاث ).


کلمات دیگر: