کلمه جو
صفحه اصلی

گاو سفالین

فرهنگ فارسی

کنایه از خم شراب

لغت نامه دهخدا

گاو سفالین. [ وِ س ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خم شراب. ( آنندراج ) ( غیاث ). صراحی و ظرفی که آن را ازسفال بهیأت گاو ساخته باشند. ( برهان ) :
گاو سفالین که آب لاله تر خورد
ارزن زرینش از مسام برآمد.
خاقانی.
رجوع به گاو سفالی و گاو زر شود.


کلمات دیگر: