کلمه جو
صفحه اصلی

گام شمرده

فرهنگ فارسی

گام حساب شده

لغت نامه دهخدا

گام شمرده. [ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) گام حساب شده. گام به احتیاط. در بیت ذیل از عرفی مراد بازی اسب است که در عین جلدی به احتیاط قدم گذارد بحکم سوار و آن را در عرف هند گهری گویند :
در گام شمرده خطنگاری
بر نقطه نوک نیش کژدم.
( آنندراج ).
- گام شمرده نهادن ؛ به احتیاطقدم گذاشتن. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: