خداوند عقل .
ذولباب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ذولباب. [ ل ُ ] ( ع ص مرکب ) خداوند عقل :
بی حجابت باید آن ای ذولباب
مرگ را بگزین و بردر آن حجاب.
بی حجابت باید آن ای ذولباب
مرگ را بگزین و بردر آن حجاب.
مولوی.
|| خداوند خالص یعنی خداوند عقل و خداوند فهم. ( فرهنگ لغات مثنوی ).کلمات دیگر: