کلمه جو
صفحه اصلی

صفائی

فرهنگ فارسی

اصفهانی ( ملا ) محمد بن ( ملا ) سبز علی شاعر ایرانی ( ف. پس از ۱۲۲۵ ه.ق . ). وی از گویندگان فاضل و ماهر عهد فتحعلی شاه قاجار است ولی شهرتی بدست نیاورده . صفایی در موسیقی و حساب سیاق ماهر بود و خط را نیز نیکو مینوشت . د شعر بقصیده سرایی اقبال داشت .
مصطفی افندی

اصفهانی ( ملا ) محمد بن ( ملا ) سبز علی شاعر ایرانی ( ف. پس از ۱۲۲۵ ه.ق . ). وی از گویندگان فاضل و ماهر عهد فتحعلی شاه قاجار است ولی شهرتی بدست نیاورده . صفایی در موسیقی و حساب سیاق ماهر بود و خط را نیز نیکو مینوشت . د شعر بقصیده سرایی اقبال داشت .

لغت نامه دهخدا

صفائی. [ ص َ ] ( اخ ) یکی از شعرای ایران و از اهالی خراسان میباشد و از احبای مولانا جامی است. ازوست :
سوختم چندانکه برتن نیست دیگر جای داغ
بعد از این خواهم نهادن داغ بر بالای داغ.
( قاموس الاعلام ترکی ).

صفائی. [ ص َ ] ( اِخ ) جوانی ساده بود اما بصحبت جوانان شعف تمام داشت و از جمله چیزهائی که منافی طبع ساده او از او زائیده شده این بیت است :
می نماید گاه جولان نعل شبرنگش به چشم
چون مه نو کز نظر سازند مردم غایبش.
درسمرقند فوت شد. ( مجالس النفائس ص 48 ). از اندیجان است. ( حاشیه همان صفحه ).

صفائی. [ ص َ ] ( اِخ ) احمد نراقی. رجوع به احمد نراقی... شود.

صفائی. [ ص َ ] ( اِخ ) اندجانی. رجوع به صفائی شود.

صفائی. [ ص َ ] ( اِخ ) محمد صفی بن میرزا شرف الدین وفائی. وی یکی از شعرای ایران و از مردم قم است. و به هندوستان رفت و مدتی در لکنهو در خدمت نواب آصف الدوله بهادر گذراند و با دختر میرزا علی خان برادر نواب سالار جنگ ازدواج کرد و بخاطر این وصلت بمصائب بسیار دچار گردید. دیوانی بزرگ دارد. ازوست :
کی آن در شمار شهیدان عشق است
که بر دل نشان خدنگی ندارد.
( قاموس الاعلام ترکی ).

صفائی. [ ص َ ] ( اِخ ) مصطفی افندی. وی از شعرای عثمانی و از مردم استانبول است و در دفتر دیوان همایون پرورش یافت و به مأموریت های متعدد رفت و به سال 1196 درگذشت. اشعار فراوانی دارد و او راست : تذکره شعرا از تاریخ 1050 تا 1133. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) احمد نراقی . رجوع به احمد نراقی ... شود.


صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) اندجانی . رجوع به صفائی شود.


صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) جوانی ساده بود اما بصحبت جوانان شعف تمام داشت و از جمله چیزهائی که منافی طبع ساده ٔ او از او زائیده شده این بیت است :
می نماید گاه جولان نعل شبرنگش به چشم
چون مه نو کز نظر سازند مردم غایبش .
درسمرقند فوت شد. (مجالس النفائس ص 48). از اندیجان است . (حاشیه ٔ همان صفحه ).


صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) محمد صفی بن میرزا شرف الدین وفائی . وی یکی از شعرای ایران و از مردم قم است . و به هندوستان رفت و مدتی در لکنهو در خدمت نواب آصف الدوله بهادر گذراند و با دختر میرزا علی خان برادر نواب سالار جنگ ازدواج کرد و بخاطر این وصلت بمصائب بسیار دچار گردید. دیوانی بزرگ دارد. ازوست :
کی آن در شمار شهیدان عشق است
که بر دل نشان خدنگی ندارد.

(قاموس الاعلام ترکی ).



صفائی . [ ص َ ] (اِخ ) مصطفی افندی . وی از شعرای عثمانی و از مردم استانبول است و در دفتر دیوان همایون پرورش یافت و به مأموریت های متعدد رفت و به سال 1196 درگذشت . اشعار فراوانی دارد و او راست : تذکره ٔ شعرا از تاریخ 1050 تا 1133. (از قاموس الاعلام ترکی ).


صفائی . [ ص َ ] (اخ ) یکی از شعرای ایران و از اهالی خراسان میباشد و از احبای مولانا جامی است . ازوست :
سوختم چندانکه برتن نیست دیگر جای داغ
بعد از این خواهم نهادن داغ بر بالای داغ .

(قاموس الاعلام ترکی ).




دانشنامه عمومی

صفایی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شادگان در استان خوزستان ایران است.
فهرست روستاهای شهرستان شادگان
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان حسینی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۲ نفر (۹خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

لذت

پاکی
پاک دلی

صفا:خوشبختی


کلمات دیگر: