کلمه جو
صفحه اصلی

ربیعهبن عامر

فرهنگ فارسی

ربیعه بن عامر بن عامر بن عقیل پدر ابرص و قحافه و عرعره و قره است از قبیله عقیل .

لغت نامه دهخدا

( ربیعةبن عامر ) ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] ( اِخ ) یا مسکین دارمی. ربیع-ةبن عام-ربن اُنَیف بن شریح دارمی تمیمی ، شاعر عراقی. وی مردی شجاع و از اشراف تمیم بود و از اینرو به مسکین ملقب شد که در یکی از ابیات خویش گفته بود: «انا مسکین لمن انکرنی ». و این بیت وی بسیار متداول است :
«اخاک اخاک ، اِن من لا اخاً له
کساع الی هیجاء بغیر سلاح »
او را با معاویة اخباری است. ربیعة بسال 89 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی چ جدید ج 3 ). و رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 204 و مسکین دارمی شود.

ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] ( اِخ ) ابن صعصعة، از عدنانیان و جد دوران جاهلی بود. فرزندان وی به چهار قبیله تقسیم شده بود بدین سان : «کلاب » و «کعب » و «کلیب » و «عامر». ( از اعلام زرکلی چ جدید ج 3 ).

ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] ( اِخ ) ابن عامربن عقیل ، پدر ابرص و قحافة و عرعرة و قرة است از قبیله عقیل. ( از منتهی الارب ).

ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] (اِخ ) ابن صعصعة، از عدنانیان و جد دوران جاهلی بود. فرزندان وی به چهار قبیله تقسیم شده بود بدین سان : «کلاب » و «کعب » و «کلیب » و «عامر». (از اعلام زرکلی چ جدید ج 3).


ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] (اِخ ) ابن عامربن عقیل ، پدر ابرص و قحافة و عرعرة و قرة است از قبیله ٔ عقیل . (از منتهی الارب ).


ربیعةبن عامر. [ رَ ع َ ت ِ ن ِ م ِ ] (اِخ ) یا مسکین دارمی . ربیع-ةبن عام-ربن اُنَیف بن شریح دارمی تمیمی ، شاعر عراقی . وی مردی شجاع و از اشراف تمیم بود و از اینرو به مسکین ملقب شد که در یکی از ابیات خویش گفته بود: «انا مسکین لمن انکرنی ». و این بیت وی بسیار متداول است :
«اخاک اخاک ، اِن من لا اخاً له
کساع الی هیجاء بغیر سلاح »
او را با معاویة اخباری است . ربیعة بسال 89 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی چ جدید ج 3). و رجوع به معجم الادباء ج 4 ص 204 و مسکین دارمی شود.



کلمات دیگر: