کلمه جو
صفحه اصلی

پیکو

فارسی به انگلیسی

pekoe

فرهنگ فارسی

مصحف پیگو توپیکوئی از آن باشد مقام لعل در پیکو

لغت نامه دهخدا

پیکو. ( اِخ ) یکی از جزائر آسور واقع در اقیانوس اطلس تابع پرتقال و در شمال غربی جزیره سن میکل در 38 درجه و 22 دقیقه عرض شمالی و 30 درجه و 36 دقیقه طول غربی دارای 40 هزار گز طول و 26 هزار گز عرض. شهرک ویلادلاگونه مرکز این جزیره است. کوههای آتشفشانی مرتفع و شرابی مشهور دارد. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیکو. [ پ َ ] ( اِخ ) مصحف پیگو، موضعی در شرق هندوستان :
تو پیکوئی از آن باشد مقام لعل در پیکو
تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران.
ناصرخسرو ( دیوان ص 362 ).
رجوع به پیگو شود.

پیکو. (اِخ ) یکی از جزائر آسور واقع در اقیانوس اطلس تابع پرتقال و در شمال غربی جزیره ٔ سن میکل در 38 درجه و 22 دقیقه ٔ عرض شمالی و 30 درجه و 36 دقیقه ٔ طول غربی دارای 40 هزار گز طول و 26 هزار گز عرض . شهرک ویلادلاگونه مرکز این جزیره است . کوههای آتشفشانی مرتفع و شرابی مشهور دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).


پیکو. [ پ َ ] (اِخ ) مصحف پیگو، موضعی در شرق هندوستان :
تو پیکوئی از آن باشد مقام لعل در پیکو
تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران .

ناصرخسرو (دیوان ص 362).


رجوع به پیگو شود.

دانشنامه عمومی

پیکو یکی از پیشوندهای SI است که برابر است با ‎ ۱۰-۱۲.پیکو به عنوان پیشوند برای واحدها به کار می رود. به عنوان مثال پیکومتر یعنی ۱۰ به توان (۱۲-) متر.نبو
علامت اختصاری پیکو در سیستم متریک p می باشد.

پیشنهاد کاربران

واژه ای به لهجه گتوندی به معنی اتاقی که سقف آن به صورت هلالی ساخته شده باشد.

این واژه در برخی نواحی کویر مرکزی ( به طور مشخص روستای بیاضه از توابع خوروبیابانک ) به معنی نشگون/نیشگون است و در حال فعلی به شکل "پیگو گرفتن" صرف می شود.
شاید با واژه Pique ( به معنی ناراحت کردن و آزردن ) در زبان انگلیسی و یا واژه های مشابه در سایر زبان های هند و اروپایی دارای ریشه مشترک باشد و . . .

پیکّو یا پیکو /piku/pikku
تِرِنجیکو/Terenjiku
پیکو و ترنجیکو دو واژه به معنای نیشگون در گویش شهرستان بهاباد است.


کلمات دیگر: